Sunday, August 28, 2016

یادگار نامه

این پست را گذاشته ام تا سخنانی را گرد آورم که با آنها همدلی بیشتری دارم. نام کسان را نیاورده ام چون به صحت ارجاعات مطمئن نبودم و دوست نداشتم در این مورد زیر بار تکلیف نشر درست چیزی بروم.  


اشخاص شریف و درد کشیده ای وجود دارند که با کمترین مهربانی قادرند رنج و درد خود را با شکیبایی تحمل کنند

اگر قرار است برای چیزی زندگی خود را خرج کنیم، بهتر آن است که آن را خرج لطافت یک لبخند کنیم

خوشبخت ترین مردم کسی است که برای برتری و شادی دیگران آن قدر شاد و خوشحال می شود که گویی این شادی مربوط به خود اوست

تجربه به ما می آموزد که عشق آن نیست که به هم خیره شویم؛ عشق آن است که هر دو به یک سو بنگریم  

تنهایی را دوست دارم. به شرط آنکه هر از گاهی، دوستی بیاید تا درباره آن با هم گپ بزنیم

هیچ نمی دانی تا آنگاه که دلت گواهی دهد

به همه عشق بورز، به تعداد کمی اعتماد کن و به هیچ کس بدی نکن!

جرأت کنید حقیقی باشید!
جرأت کنید زشت باشید!
هر چه می خواهید باشید، فقط خودتان باشید؛ انسان باشید

حسرت می برم به آنان که حتی نمی دانند دارند پیر می شوند، بس که سرشان گرم کارشان است

زندگی جیره مختصریست
مثل یک فنجان چای

و کنارش عشق است
مثل یک حبه قند

زندگی را با عشق
نوش جان باید کرد

دریغا!
ما که زمین را آماده مهربانی می خواستیم کرد، خود مهربان شدن نتوانستیم

راز شادمانی این است: بگذار دلبستگی ها تا حد امکان گسترده باشند؛ بگذار واکنش هایت به چیزها و لشخاص، به جای دشمنانه بودن تا حد امکان دوستانه باشد.


No comments:

Post a Comment