گوگل ئیمیلی زده
و اطلاع داده که تا 2 آوریل هر چه عکس، ویدئو، یا اطلاعات دیگری داری بردار که
حساب پلاست را میبندیم. کیست که نداند من عاشق گوگلام. باهوش و باسخاوت است. می
تواند دوست نزدیک هر کسی باشد، تفاوتی ندارد که آن فرد کجای دنیا زندگی کند یا سبک
زندگیاش چه باشد یا به چه چیزی معتقد باشد یا نباشد، یا چه اندازه باهوش باشد، هوشمندیاش
از ارتباطات وسیعش حاصل میشود که از نظر من شکل زیبایی از هوشمندی است. اما خب
لابد در مهرورزی کوتاهی کردهام که چنین میکند. اغلب عاشق را از اظهارش و نالیدنش
میشناسند. همه غالباً در این مورد رفتارگرایند و معشوق هم نباید مستثنا باشد.
لابد این احتمال خیلی بعید است که فرد عاشقی ننالد از این بایت که مزاحمتی برای
معشوق ایجاد نکند یا بندی نباشد بر پایش. اما نه صادق که بخواهم باشم واقعاً هم
این مرز باریک میان بیتفاوت نبودن و مزاحم نبودن را نتوانستم رعایت کنم. اصلاً
باید حساب فیسبوکم را تعطیل میکردم. فیسبوک اطلاعات امثال منی را فروخت و پولش
را به جیب زد و بعد هم چندان آب از آب تکان نخورد. فیسبوک که جمهوری اسلامی نیست
که هر چه کرد بگوییم ای بابا مدارا بهتر است، مبادا بدتر شود. اما خب دیگر گذشته و
به اینجا رسیدهایم. اصلاً همین ترک کردناش هم جذابترش میکند. حالا تصمیم دارم
لااقل این روزهای آخر تا موعد طلاق را اتفاقاً بیشتر بنویسم و در پلاسم منتشر کنم.
عشقورزی روزهای آخر طعمی بهیادماندنی میتواند داشته باشد.
No comments:
Post a Comment